loading...
رنگین کمـــــــــــان
amir va navid بازدید : 40 شنبه 06 آبان 1391 نظرات (0)

نسبتش بگفته ی بعضی از جانب پدر به ابوبکر صديق می پيوندد و اينکه مولانا در حق فرزند معنوی خود حسام الدين چلپی گويد:(صديق ابن الصديق رضی الله عنه وعنهم الارموی الاصل المنتسب الی الشيخ المکرم بما قال امسيت کرد يا و اصبحت عربيا ) دليل اين عقيده توان گرفت چه مسلم است که صديق در اصطلاح اهل اسلام لقب ابوبکر است و ذيل آن بصراحت می رساند که نسبت حسام الدين با بو بکر با لاصاله نيست بلکه از جهت انحلال وجود اوست در شخصيت و وجود مولوی که مربی و مرشد او وزاده ی ابوبکر صديق است و صرف نظر از اين معنی هيچ فائده بر ذکر انتساب اصلی حسام الدين به اروميه و نسبت او از طريق انحلال و قلب عنصر بشيخ مکرم يعنی ابوبکر مترتب نمی گردد.

 

در منشا قرن ششم القاب را بمناسبت ذکر جناب و امثال آن پيش از آنها با يا نسبت استعمال کرده اند مثل جناب اوحدی . فاضلی . اجلی . وميتوان گفت که اطلاق مولوی هم از اين قبيل بوده و بتدريج بدين صورت يعنی با حذف موصوف به مولاناء روم اختصاص يافته باشد و مويد اين احتمال آنست که در نفحات الانس اين لقب بدين صورت (خدمت مولوی ) بکرات در طی ترجمه ی حال او بکار رفته است نه در اينجا و نه در کتب ومنابع قديمی مانند گزيده و مناقب العارفين کلمه ی مولوی نيامده است .

شهرت مولوی (بمولاناءروم ) مسلم است و بصراحت از گفته ی حمد الله مستوفی و قول اغلب تذکره نويسان مستفاد می گردد و در مناقب العارفين هر کجا لفظ مولانا ذکر می شود مراد همان جلال الدين محمد است.

احمد افلاکی در عنوان او لفظ (سر الله الاعظم ) آورده ولی در ضمن کتاب بهيچوجه بدين نام اشاره نکرده و در ضمن کتب ديگر هم ديده نشده است .

 

نام مولانا بنا به قول اغلب تذکره نويسان محمد ولقب او را جلال الدين است وتمامی مورخان او را بدين نام ولقب نام برده اند . احمد افلاکی از بها ولد نقل می کند که ( خداوندگار من از نسل بزرگ است ) و اطلاق خداوندگار با عقيده ی الوهيت بشر که اين دسته از صوفيه معتقد ند و سلطنت و حکومت ظاهری و باطنی اقطاب نسبت  بمريدان خود در اعتقاد همه ی صوفيان تناسب تمام دارد از همين نظر است وبهمين مناسبت بعضی اقطاب بآخر و اول اسم خود لفظ شاه اضافه کرده اند .

لقب مولوی نيز که از دير زمان ميان صوفيه و ديگران بدين استاد حقيقت بين اختصاص دارد در زمان خود وی و حتی تا قرن نهم نيز شهرت نداشته و ممکن است اين لقب از روی عنوان ديگر يعنی مولا روم گرفته شده باشد.

 

مهمترين اثر منظوم مولوى مثنوى شريف است در شش دفتر به بحر رمل مسدس مقصور يا محذوف که در حدود ۲۶۰۰۰ بيت دارد. در اين منظومهٔ طولانى که آن را به‌حق بايد يکى از بهترين زادگان انديشهٔ بشرى دانست، مولوى مسائل مهم عرفانى و دينى و اخلاقى را مطرح کرده و هنگام توضيح به ايراد آيه‌ها و حديث‌ها و يا تعريض بدان‌ها مبادرت جسته است. از مثنوى تاکنون اختصارهاى متعدد فراهم آمده و بر آن شرح‌هاى گوناگون نوشته شده است. از جمله ترجمه‌هاى مهم، ترجمه‌اى است از رينولد نيکلسون، به انگليسي، همراه با شرحى از آن که به انضمام طبع نفيسى از متن مثنوى انتشار يافت (۱۹۲۵-۱۹۴۰ ميلادى).

 

دومين اثر بزرگ مولوى 'ديوان کبير' مشهور به ديوان غزليات شمس تبريزى است، زيرا مولوى به‌جاى نام يا تخلص خود در پايان غالب غزل‌هاى خود نام مرادش شمس‌الدين تبريزى را آورده است. چاپ منقح و مستند اين ديوان به تصحيح فاضلانهٔ مرحوم مغفور استاد بديع‌الزمان فروزانفر از سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۵ شمسى انجام گرفت و شمارهٔ بيت‌هاى آن غير از رباعيات به ۳۶۳۶۰ رسيده است. غزل‌هاى مولوى مملو است از حقيقت‌هاى عالى عرفانى و درياهاى جوشانى است از عواطف حاد و انديشه‌هاى بلند شاعر.

 

سومين اثر منظوم مولوى رباعيات او است که در چاپ مرحوم استاد فروزانفر عدد آنها به ۱۹۸۳ رباعى (۳۹۶۶ بيت) رسيده است. از مولوى اثرهائى به نثر باقى‌مانده که در خور اهميت بسيار است و آن شامل مجموعهٔ 'مکاتيب' و 'مجالس' او و کتاب 'فيه‌مافيه' است.

 

 

مهمترين اثر منظوم مولوى مثنوى شريف است در شش دفتر به بحر رمل مسدس مقصور يا محذوف که در حدود ۲۶۰۰۰ بيت دارد. در اين منظومهٔ طولانى که آن را به‌حق بايد يکى از بهترين زادگان انديشهٔ بشرى دانست، مولوى مسائل مهم عرفانى و دينى و اخلاقى را مطرح کرده و هنگام توضيح به ايراد آيه‌ها و حديث‌ها و يا تعريض بدان‌ها مبادرت جسته است. از مثنوى تاکنون اختصارهاى متعدد فراهم آمده و بر آن شرح‌هاى گوناگون نوشته شده است. از جمله ترجمه‌هاى مهم، ترجمه‌اى است از رينولد نيکلسون، به انگليسي، همراه با شرحى از آن که به انضمام طبع نفيسى از متن مثنوى انتشار يافت (۱۹۲۵-۱۹۴۰ ميلادى).

 

دومين اثر بزرگ مولوى 'ديوان کبير' مشهور به ديوان غزليات شمس تبريزى است، زيرا مولوى به‌جاى نام يا تخلص خود در پايان غالب غزل‌هاى خود نام مرادش شمس‌الدين تبريزى را آورده است. چاپ منقح و مستند اين ديوان به تصحيح فاضلانهٔ مرحوم مغفور استاد بديع‌الزمان فروزانفر از سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۵ شمسى انجام گرفت و شمارهٔ بيت‌هاى آن غير از رباعيات به ۳۶۳۶۰ رسيده است. غزل‌هاى مولوى مملو است از حقيقت‌هاى عالى عرفانى و درياهاى جوشانى است از عواطف حاد و انديشه‌هاى بلند شاعر.

 

سومين اثر منظوم مولوى رباعيات او است که در چاپ مرحوم استاد فروزانفر عدد آنها به ۱۹۸۳ رباعى (۳۹۶۶ بيت) رسيده است. از مولوى اثرهائى به نثر باقى‌مانده که در خور اهميت بسيار است و آن شامل مجموعهٔ 'مکاتيب' و 'مجالس' او و کتاب 'فيه‌مافيه' است.

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    کدام یک از مطالب را می پسندید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 28
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 19
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 24
  • بازدید ماه : 21
  • بازدید سال : 82
  • بازدید کلی : 4,997