loading...
رنگین کمـــــــــــان
amir va navid بازدید : 34 شنبه 20 آبان 1391 نظرات (0)

اي مسافر !اي جدا ناشدني !گامت را آرام تر بردار ! از برم آرام تر بگذر ! تا به کام دل ببينمت .

بگذار از اشک سرخ گذرگاهت را چراغان کنم .

آه ! که نميداني ... سفرت روح مرا به دو نيم مي کند ...

و شگفتا که زيستن با نيمي از روح تن را مي فرسايد ...

بگذار بدرقه کنم واپسين لبخندت را و آخرين نگاه فريبنده ات را .

مسافر من ! آنگاه که مي روي کمي هم واپس نگر باش .

با من سخني بگو . مگذار يکباره از پا در افتم ...

فراق صاعقه وار را بر نمي تابم ... جدايي را لحظه لحظه به من بياموز... آرام تر بگذر ... وداع طوفان مي آفريند...

اگر فرياد رعد را در طوفان وداع نمي شنوي ؟!

باران هنگام طوفان را که مي بيني ! آري باران اشک بي طاقتم را که مي نگري ... من چه کنم ؟

تو پرواز مي کني و من پايم به زمين بسته است ... اي پرنده !

دست خدا به همراهت ... اما نمي داني ... نمي داني که بي تو به جاي خون اشک در رگهايم جاريست ... از خود تهي شده ام ... نمي دانم زمانی که باز گردي مرا خواهي ديد ؟؟؟

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    کدام یک از مطالب را می پسندید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 28
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 27
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 31
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 36
  • بازدید ماه : 33
  • بازدید سال : 94
  • بازدید کلی : 5,009